English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7191 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
She said it would rain and sure enough it did . گفت باران خواهد آمد و همینطور هم شد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
It will be interesting to see how the first free elections play themselves out. U خیلی جالب خواهد بود تا ببینید که نتیجه اولین انتخابات آزاد چه خواهد شد .
it will make against us U برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد
rainsquall U باد و باران باران شدید
rainstorm U باد و باران باران شدید
rainstorms U باد و باران باران شدید
runs U دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
run U دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
me too ! U من هم همینطور !
as such U همینطور
at that U همینطور
like wise U همینطور هم
in like manner U همینطور
and so on U همینطور
You too ? U شماهم همینطور ؟
that is about the size of it U همینطور است
so U چندان همینطور
also U همینطور بعلاوه
as previously agreed upon <adv.> U همینطور که قبلا موافقت شد
I thought so. U منم همینطور فکر کردم.
Their eyes met. U آنها به هم زل زدند. [همینطور به معنی گفتگوی بدون مکالمه یا عشق به هم]
I see. U صحیح ( آها درست است. بله همینطور است )
that fauit will right itself U خواهد شد
twill _ U ان خواهد
it askes for attention U دقت می خواهد
the secret will open to me U خواهد گردید
he shall go U خواهد رفت
it will manifest it self U اشکار خواهد شد
he will go U خواهد رفت
it will manifest it self U معلوم خواهد گشت
it would be preferble to U بهتر خواهد بود
Its color wI'lll fade. U رنگش خواهد رفت
it will give rise to a quarrel U مایه ستیزه خواهد شد
i know that he will come U من میدانم که او خواهد امد
She wI'll survive . She wI'll pull through. U زنده خواهد ماند
do as you please U هر چه دلتان می خواهد بکنید
the truth will out . <proverb> U یقیقت بر ملا خواهد شد .
It wI'll get us into trouble. U ما را به درد سر خواهد انداخت
criterion U مشخصاتی که با آن برخورد خواهد شد
Well what does he want now ? U خوب حا لاچه می خواهد ؟
It wI'll clear up by morning . U تا صبح هواصاف خواهد شد
It wI'll overtake (befall) everyone. U دامنگیر همه خواهد شد
She wI'll regret it bitterly. U مثل سگ پشیمان خواهد شد
the lord will provide U خداوسیله خواهد ساخت
The folwer wI'll die for want of water. U گل از بی آبی خشک خواهد شد
What impudence!what never !what cheek! U واقعا" که خیلی رو می خواهد !
She wI'll gradually soften . U تدریجا" نرم خواهد شد
It wI'll prove to be to your disadvantage. U بضررت تمام خواهد شد
The tree wI'll die . U درخت خشک خواهد شد
rainwater U اب باران
rain U باران
rains U باران
rained U باران
raining U باران
rainy U پر باران
rain proof U ضد باران
pluvial U باران زا
drizzles U نم نم باران
drizzled U نم نم باران
pluvine U باران زا
drizzle U نم نم باران
hydrometeor U باران
drizzling U نم نم باران
rain water آب باران
rainless U بی باران
fine rain U باران
pluvian U باران زا
near work U کاری که نگاه نزدیک می خواهد
He wI'll expedite our case. U اوکارما ؟ راجلو خواهد انداخت
It wI'll spoil my appetite . U اشتهایم راکور خواهد کرد
There will be a delay of 8 minutes. 8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
it will give rise to a quarrel U نزاعی تولید خواهد کرد
who will pay for it U کی هزینه انرا خواهد پرداخت
I wI'll be greatly ( badly ) disgraced. U بدجوری آبرویم خواهد رفت
if he wishes to be a U اگرمی خواهد کسی بشود
accuracy U تعریف دقیق تر خواهد بود
i do not u.his wanting to say U نمیفهم چرامی خواهد بماند
She wI'll arrive on friday morning . U جمعه صبح وارد خواهد شد
Sooner or later , he wI'll find out . U دیر یا زود خواهد فهمید
he would be sure to like it U یقینا انرادوست خواهد داشت
What must be must be . <proverb> U آنچه باید بشود خواهد شد .
who will pay for it U کی پول انرا خواهد داد
Surely things wI'll turn out well for him in the end. U مطمئنا" عاقبت بخیر خواهد شد
sticker [guest] U مهمانی که نمی خواهد برود
pluvimeter U باران سنج
rain ga U باران سنج
rainproof U عایق باران
drizzling U نرمه باران
rainmaking U ایجاد باران
rainmaker U باران ساز
shower U درشت باران
rainfall recorder U باران نگار
hyetometer U باران سنج
hydrometer U باران سنج
rain cats and dogs <idiom> U باران شدید
sand blast U شن باران کردن
pash U باران شدید
golden rain آتش باران
fine rain U باران ریز
raintight U باران ناپذیر
fall out U باران رادیواکتیو
drizzled U نرمه باران
rainfall index U نمایه باران
udometer U باران سنج
rainfall gauge U باران سنج
ombrology U مبحث باران
ombrometer U باران سنج
rain gauge U باران سنج
pluviometry U باران سنجی
orographic rain U باران کوهزاد
pluviometer U باران سنج
petrel U مرغ باران
plenty of rain U باران فراوان
plenty of rain U باران کافی
drizzles U نرمه باران
pluviosity U باران خیزی
pride of the morning U مه یا باران بامداد
showers U درشت باران
rainfall area U پهنه باران
showered U درشت باران
showering U درشت باران
drizzle U نرمه باران
rain laden U باران ساز
killdeer U مرغ باران
mizzle U باران ریز
much rain U باران زیاد
much rain U باران بسیار
rain gage U باران سنج
pluvial dendation U باران ستردگی
storm water overflow U سرریز اب باران
raindrops U قطره باران
acid rain U باران اسیدی
sleet U برف و باران
sleeted U برف و باران
sleeting U برف و باران
sleets U برف و باران
rain check U بلیط باران
bombards U گلوله باران
bombarding U گلوله باران
rain shower باران شدید
plovers U مرغ باران
raindrop U قطره باران
bombard U گلوله باران
bombardment U گلوله باران
rainstorms U طوفان باران
rainstorm U طوفان باران
plover U مرغ باران
bombarded U گلوله باران
sprinkles U پوش باران
blood rain U باران سرخ
catchment U باران گیر
sprinkled U پوش باران
sprinkle U پوش باران
bombardments U گلوله باران
cyclonic rain U باران چرخهای
dotterel U مرغ باران
to send down rain U باران فرستادن
This book wI'll be a great success . U این کتاب خیلی گه خواهد کرد
A new government wI'll take office . U حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
She wI'll never realize this wish. U این آرزو بدلش خواهد ماند
which diffrence shall be settled only by U ..... و این اختلاف هم ازطریق داوری حل خواهد شد
whatsoever he doeth shall p U هرچه میکند نیک انجام خواهد شد
outputs U ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output U ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
rainsquall U باران توام باتوفان
It was raining hard. U باران سختی می با رید
stager U گرگ باران دیده
shell off U گلوله باران کردن
rainproof U مانع نفوذ باران
storm water retention tank U منبعهای نگهدارنده اب باران
standard rain gage باران سنج معمولی
storm sewer U لوله فاضلاب اب باران
weather moulding U سنگی که اب باران راردمیکند
shoots U تیر باران کردن
weatherbeaten U باد و باران دیده
rain gauge station U ایستگاه باران سنجی
rain or shine چه باران باشد چه آفتاب
rain prints U اثرهای چکه باران
intermittent rain بارش متناوب باران
too much rain باران بیش از اندازه
raindrop imprints U اثرهای چکه باران
totalizer U باران سنج دخیرهای
continuous rain بارش باران دائمی
It was raining fast. U باران تندی می آمد
raindrop impressions U اثرهای چکه باران
pluviograph U باران سنج خودکار
isohyetal map U نقشه خطوط هم باران
typhoons U توفان همراه با باران
shoot U تیر باران کردن
pitter patter U چک چک باران و غیره ضربان
pitter-patter U چک چک باران و غیره ضربان
cannonade U گلوله باران کردن
isoheyt U خط شاخص نقاط هم باران
impluvium U حوض باران گیر
slugged U گلوله باران کردن
slugs U گلوله باران کردن
nimbus U وندی به معنای باران زا
typhoon U توفان همراه با باران
rainstorms U باران بوام باتوفان
slug U گلوله باران کردن
rainstorm U باران بوام باتوفان
Recent search history Forum search
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1این پیج بزودی بسته خواهد شد
1Jack Attac
1he is reaching out to you
1the rate of diffusion will be less than if the pure solvent was exposed to the air
2معنی جمله ی:مادرت صلاح تو را می خواهد
2معنی جمله ی:مادرت صلاح تو را می خواهد
0بسته بندی اجناس صادراتی به چه صورت خواهد بود؟
0حد اقل چه مدت زمان طول خواهد کشید
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com